|
برچسبها:
هر مردی از سر هر زنی زیاد است. ژان پل سارتر
زنها جنگ را دوست دارند چون بخاطر جنگ ظاهری جدی پیدا میکنند و این تنها چیزیست که نمیگذارد مردها بهشان بخندند. جان رابرت فاولز
مردان از زنان عاقلترند.چون که کمتر میدانند و بیشتر میفهمند. جیمز تربر
زنها همه مانند هم هستند فقط چهره هایشان با هم فرق دارد تا بتوان آنها را از هم تشخیص داد
یک زن عبارت است از کلیه ادا و اطوارهای گذشته و امروزش. الکسی کارلایل
هیچ فکر کردی چرا خدا زن را قبل از مرد خلق کرد ؟ خب معلومه قبل از خلق هر شاهکاری یک چرکنویس هم لازمه
اگرمردان در مورد شخصیت زنان کمی نکته سنج باشند'هیچگاه تن به ازدواج نخواهند داد. جورج برنارد شاو
بنی اسراییل 40 سال در بیابان سرگردان بودند.زنهاحتی در آن زمان هم مسیر را نمی پرسیدندناشناس
عوض کردن زن فقط عوض کردن مشکل است. کاتلین نوریس
زن نثر آفرینش است و مردشعر آن. ناپلئون
بسیاری از زنان باهوش مرد کودنی دارند'اما به ندرت مرد باهوشی پیدا میشود که زن کودنی داشته باشد.اریکا یونگ
هرمردی برای شناخت زنان کافیست یکی از آنها را خوب بشناسد.ولی یک زن حتی اگر با تمام مردها آشنا باشد یکی از آنها را هم خوب نمی شناسد. هلن رولند
همه ی زنان بد نیستند.بدتر و بدترین هم دارند. ناشناس
خدا زن را آفرید ولی اگر من بودم بهترش را می آفریدم. ارنا بمبک
در طول تاریخ نمی توانید زنی را بیابید که اسیر مرد نشده باشد. ضرب المثل هندی
بابام به من گفت:تنها دلیل بودن زنها برای آشپزی و ظرفشویی و البته تروخشک کردن مردان است. تیم آلن
افکار زنان اوج میگیرد و بالا میرود'همسطح مردانی که با آنها معاشرت میکنند.الکساندر دوما
بهترین زنان بزرگ همواره بدترین همسرانند. کریستوفر مارلو
چرا زنان مردان باهوش را دوست دارند؟
بخاطر اینکه دو قطب غیر همنام همدیگر را می ربایند. کتی لت
زنی بزرگ است که معایبش قابل شمارش باشد.ضرب المثل آمریکایی
شما زنها را چه میشود؟دیدن یک مرد خوش پیپ شما را 3 پله از نردبان تکامل پایین می آورد. ناشناس
اگر میخواهی فقط حرف کاری زده شود از زن بخواه و اگر میخواهی آن کار انجام شود ازمرد بخواه. مارگارت تاچر
اگر در دنیا یک مرد بد باشد همه ی زنها تصور می کنند مرد آنهاست. ضرب المثل روسی
زنها بچه هایی با آرایش هستند. توفیق
تنها یکی از 1000 زن رهبر زنان دیگر می شود .999نفر دیگر دنباله رو مردانشان هستند. گروچو مارکس
زنها خود را در رانندگی بسیار برتر ازمردان می دانند در حالیکه خانمها 87% تصادفات رانندگی را مرتکب می شوند و شرکتهای بیمه از این که به مردان خسارت نمی پردازند سود بسیاری می برند.ناشناس
اومانند مرغی بود که فکر میکرد ماه به این دلیل غروب میکند که قدقد او را بشنود. جورج الیوت
زنان از این حالت خارج نیستند; توی سرشان خالیست.توفیق
من خواهان سه چیز در یک زن هستم:ملاحت – شجاعت – وبلاهت. دوروتی پارکر
عاقلترین زنان دچار اشتباه شده اند و مردان آنها را فریفته اند ولی همچنان ادعا میکنند که مردعاقل نیست. جان میلتون
زنها مثل نوزاد هستند..... توی اولین نگاه شیرین و با مزه هستند اما خیلی زود از تمیز کردن و مراقبت از آنها خسته میشید. ناشناس
زنها مثل ماشین چمن زنی هستند..... به سختی روشن میشن و راه میفتن , موقع کار کردن حسابی سروصدا راه می اندازند و نیمی از اوقات هم اصلا کار نمی کنند.ناشناس .
برچسبها:
نیمه شب پریشب گشتم دچار کابوس/ دیدم به خواب حافظ توی صف اتوبوس
گفتم: سلام حافظ گفتا علیک جانم / گفتم: کجا روی؟ گفت والله خود ندانم
گفتم: بگیر فالی گفتا نمانده حالی / گفتم: چگونهای؟ گفت در بند بی خیالی
گفتم: که تازه تازه شعر وغزل چه داری ؟ / گفتا: که میسرایم شعر سپید باری
گفتم: ز دولت عشق گفتا که : کودتا شد / گفتم: رقیب! گفتا: او نیز کله پا شد
گفتم: کجاست لیلی؟ مشغول دلربایی؟ / گفتا: شده ستاره در فیلم سینمایی
گفتم: بگو ز خالش، آن خال آتش افروز؟ / گفتا: عمل نموده، دیروز یا پریروز
گفتم: بگو زمویش گفتا که مش نموده / گفتم: بگو ز یارش گفتا ولش نموده
گفتم: چرا؟ چگونه؟ عاقل شده است مجنون؟ / گفتا: شدید گشته معتاد گرد و افیون
گفتم: کجاست جمشید؟ جام جهان نمایش؟ / گفتا: خریده قسطی تلویزیون به جایش
گفتم: بگو زساقی حالا شده چه کاره؟ / گفتا: شدست منشی در دفتر اداره
گفتم: بگو ز زاهد آن رهنمای منزل / گفتا: که دست خود را بردار از سر دل
گفتم: ز ساربان گو با کاروان غمها / گفتا: آژانس دارد با تور دور دنیا
گفتم: بگو ز محمل یا از کجاوه یادی / گفتا: پژو، دوو، بنز یا گلف نوک مدادی
گفتم که: قاصدت کو آن باد صبح شرقی / گفتا: که جای خود را داده به فاکس برقی
گفتم: بیا ز هدهد جوییم راه چاره / گفتا: به جای هدهد، دیش است و ماهواره
گفتم: سلام ما را باد صبا کجا برد؟ / گفتا: بلوکه کرده دیروز یا پریروز
گفتم: بگو ز مشک آهوی دشت زنگی / گفتا که: ادکلن شد در شیشههای رنگی
گفتم: سراغ داری میخانهای حسابی / گفت: آنچه بود از دم گشته کبابی
گفتم: بیا دوتایی لب تر کنیم پنهان / گفتا: نمیهراسی از چوب پاسبانان
گفتم: شراب نابی تو دست و پا نداری؟ / گفتا: که جاش دارم وافور با نگاری
گفتم: بلند بوده موی تو آن زمانها / گفتا: به حبس بودم از ته زدند آنها
گفتم: شما و زندان حافظ مارو گرفتی؟ / گفتا: ندیده بودم هالو به این خرفتی!
برچسبها: